دُکّان بیرونق جشنوارههای ادبی ، وقتی برگزیدهها فراموش میشوند

به گزارش تور بالی اندونزی، داستان جشنواره های ادبی هر سال تکرار می گردد. آثار وخالقان آن ها در گود جشنواره ها با پارامتر های گنگ و بحث برانگیز محفلی و غیر ادبی و داوری های سلیقه ای، دست و پنجه نرم می نمایند. بیرون از گود اما داستان فرق می نماید. اسامی برگزیدگان بعد از چند ماه در محاق رسانه ای فرو می فرایند؛ کسی در کتاب فروشی ها سراغشان را نمی گیرد.

دُکّان بیرونق جشنوارههای ادبی ، وقتی برگزیدهها فراموش میشوند

گروه فرهنگی خبرنگاران- راضیه صیادی؛ صدای تشویق حضار سراسر سالن را پر می نماید. میکروفون ها دهان به دهان می چرخند. لوح های زرین و تندیس های بلورین دست به دست می شوند. فلاشر دوربین ها روی چهره ها می ایستد.از آن همه تشریفات، یک سطر افتخار می ماند که با فونت درشت روی جلد کتاب نقش می بندد و یک لوح یا تندیس که روی میز ناشر خاک می خورد. دوربین ها خاموش می شوند و هیاهو ها می خوابند.

فروشنده، کتاب را پشت ویترین می گذارد؛ کنار سردیس جلال و جلد های زرد خواستنی. کتابی که با عنوان برگزیده فلان جشنواره مزین شده اما رویای ناشر و مولف در پر فروش شدنش لابه لای صفحاتش جا مانده، نسبت به قبل ثقیل تر شده است. به این امید که اقبال به آن رو کند و مشتری هایی که زنگوله بالای در کتاب فروشی را به صدا در می آورند، یک به یک سراغ آن کتاب را بگیرند و اسبابی شوند تا شماره ای که جلوی نوبت چاب در شناسنامه کتاب درج می گردد قطره چکانی بالا نرود.

داستان هر سال تکرار می گردد. آثار وخالقان آن ها در گود جشنواره ها با پارامتر های گنگ و بحث برانگیز محفلی و غیر ادبی و داوری های سلیقه ای، دست و پنجه نرم می نمایند. بیرون از گود اما داستان فرق می نماید. اسامی برگزیدگان بعد از چند ماه در محاق رسانه ای فرو می رود؛ کسی در کتاب فروشی ها سراغشان را نمی گیرد. عناوین و آثار غالبا با گذشت یک دهه زیر غبار فراموشی دفن می گردد و به انزوا می فرایند، و رد انتقاد هایی که از آن دوره شد در ذهن تاریخ ادبیات حک می گردد. کماکان به روال سابق تیم داوری کرسی اول هجمه انتقاد ها را دارا است و باید در قبال انتخاب هایی که داشته اند قضاوت شوند. همان یک عده خاص که اسامی شان با یک جایگشت نه چندان پیچیده میان جشنواره های مختلف جابه جامی گردد.

تمامی این جوایز که شامل جشنواره های خصوصی و دولتی می شوند، آن طور که بزرگانشان می گویند، یک هدف دارند: اقتدار حوزه نشر. با قوی تر شدن این حوزه، انگیزه نویسندگان تقویت شده و شاهد آثار قوی تری از آن ها خواهیم بود. در ادامه آثار برگزیده در مرکز توجه کتابخوان ها قرار می گیرد و با اقبال مخاطبان روبه رو می گردد.

اما جشنواره هایی که قرار بود روزی دمی تازه برای صنعت نشر از نفس افتاده باشند و رونق را به جان ادبیات بازگرداند حالا خودشان با معضلاتی روبه رو هستند.

اعتبار پرفروش، بی اعتباری نفروش

اعتبار جایزه های ادبی یا به ارزش مادی جایزه ای است که به برگزیدگان خود می دهد یا به بازخوردی که در جامعه کتاب خوانان دارد؟ جایزه ای که اعتبار اجتماعی برای برگزیدگان و تقدیرشدگان به بار نیاورد، قطعا منجر به اعتبار مالی برای برندگان آن هم نخواهد شد. جشنواره ها و جوایز ادبی ایران هنوز از چنین جایگاهی برخوردار نشده اند و عمده اثرگذاری آن ها به گروه های محدود ادبی ختم می گردد.

ممکن است در نگاه نخست، دلیل عدم تاثیرگذاری جوایز داخلی بر فروش آثار برگزیده، به پایین بودن آمار کلی مطالعه در کشور، محدودیت بازار و به تبع درصد پایین افزایش مخاطب با وجود دریافت جوایز ادبی (برون مرزی و درون مرزی) مرتبط گردد، حال آنکه شواهد به دست آمده مغایر این دیدگاه است. مقایسه آثار ترجمه ای که مهر جوایز ادبی خارجی بر جلد آن ها خورده گویای این است که اعتبار جوایز به نوبه خود نقش معین نماینده ای در سوق دادن مخاطب به خرید اثر دارد. به عنوان نمونه می توان تاثیر جایزه نوبل را بر فروش کتاب در داخل کشور مشاهده کرد.

نخستین ترجمه فارسی رمان کوری اثر خوزه ساراماگو، برنده جایزه نوبل سال 1998، را مینو مشیری از سوی نشر علم به بازار کتاب عرضه کرد. ترجمه ای که به سرعت مقبول ذائقه خواننده ایرانی نهاده شد و اکنون 24 چاپ از همین مترجم طی این مدت منتشر شده و به فروخته شده است. از آنجا که چند ناشر و مترجم همزمان سراغ آثار نوبلیست ها می فرایند و سفارش ترجمه می دهند، برای رمان کوری هم چنین اتفاقی افتاد و علاوه بر نشر علم، دو انتشارات مرکز (با ترجمه مهدی غبرایی) و مروارید (با ترجمه اسدالله امرایی) نیز سفارش ترجمه این رمان را به مترجمان دادند که اتفاقا این دو ترجمه نیز چاپ های متعددی داشتند و در مجموع حدود 100 چاپ از همین ترجمه ها در بازار کتاب ایران عرضه شد که با توجه به آمار متداول این روز ها که 1000 نسخه برای هر رمان است، میزان قابل توجه ای محسوب می گردد. همین عطش سبب شد تا ناشران دیگر هم سراغ رمان ها و آثار دیگر این نویسنده بفرایند و نزدیک به 11 کتاب از این نویسنده از سوی مترجمان مختلف برگردان فارسی و به بازار کتاب ایران عرضه شده است.

نسیم مرعشی نویسنده رمان پرفروش پاییز فصل آخر سال است که عنوان رمان برگزیده هشتمین دوره جلال آل احمد را به دوش می کشد در خصوص تاثیر دریافت جایزه جلال آل احمد بر فروش کتابش می گوید:وقتی سرنوشت کتاب های دیگری را که برنده جایزه جلال شدند دیدم، متوجه شدم که دریافت جایزه تاثیر چندانی در فروش کتاب نداشته است. در عوض مسائل دیگری در پر فروش شدن کتابم تاثیرگزار بوده است.

جهت های موازی بازار فروش کتاب و جشنواره های ادبی

محسن حکیم معانی داستان نویس و منتقد ادبی با بیان آنکه پیش از این رابطه ای میان دریافت جایزه ادبی و پرفروش شدن اثر ادبی وجود داشت، اما امروز اعتماد مردم به جوایز ادبی از بین رفته و دیگر آن کارکرد سابق را ندارد، می گوید:شاید کتابی که جایزه گرفته چند نسخه ای بیشتر بفروشد، اما دیگر اتفاقی را برای کتاب رقم نمی زند.

احمد غلامی دبیر جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات هم درباره تأثیر این جوایز بر بازار نشر و کتاب می گوید:جوایز در سال های اول تأثیر بیشتری داشتند. ولی با گذشت زمان این اقتدار کمتر شده است.

نقش رسانه ها در سوق دادن مخاطب به سمت آثار برگزیده چقدر است؟

این روز ها در بازار آشفته کتاب که جوایز ادبی به تنهایی توان ایجاد جذابیت خبری پیرامون برگزیدگان را ندارند، کمتر رسانه ای را می توان یافت که دل به کتاب و دعوت مردم به مطالعه بسته باشد، چه اینکه به سمت تبلیغ آثار برگزیده این جشنواره ها بفرایند. مرتضی محمد اسماعیل مدیر بخش بازرگانی انتشارات سوره مهر هم در اظهار نظری مشابه می گوید:اگر ناشر خودبرای تبلیغات روی کتابش که برگزیده جوایز ادبی شده کاری نکند، این جوایز به تنهایی برای او اتفاق ویژه ای را رقم نمی زند. و ادامه می دهد:منکر این نیستم که یک جایزه ادبی می تواند در فروش کتاب تاثیر بگذارد، اما این جایزه اگر با تبلیغاتی همراه گردد که منجر به دیده شدن کتاب گردد تاثیرگذار است و نه به تنهایی. وقتی جایزه ای مثل جلال آل احمد برگزار می گردد، رسانه ها چقدر به آن می پردازند؟ خیلی کم. وقتی این اتفاق رخ نمی دهد طبیعی است که کتاب برگزیده این جایزه نیز برایش اتفاقی در بازار رخ نمی دهد، چون مخاطب اصلا کتاب را نمی شناسد که بخواهد درباره اش اظهار نظر کند.

اینطور به نظر می رسد که برگزارنمایندگان جوایز ادبی در ایران به وجود یک سامانه راهنمایی شونده رسانه ای برای معرفی برگزیدگان و نیز دادن این اطمینان به رسانه ها که انتخاب آنها، از روی شایستگی بوده بی توجه هستند.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 1 بهمن 1399 بروزرسانی: 1 بهمن 1399 گردآورنده: baliro.ir شناسه مطلب: 1525

به "دُکّان بیرونق جشنوارههای ادبی ، وقتی برگزیدهها فراموش میشوند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دُکّان بیرونق جشنوارههای ادبی ، وقتی برگزیدهها فراموش میشوند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید