لیست ضرب المثل های حرف ه به همراه معنی
به گزارش تور بالی اندونزی، هر که بامش بیش برفش بیشتر، هنوز دو قورت و نیمش باقی است، هیچ بقالی نمی گه ماستم ترشه و ... بخشی از پرکاربردترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی هستند که با حرف ه آغاز می شوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه خبرنگاران باشید.
فهرست انواع ضرب المثل با حرف ه
- هارت و پورت
سرو صدا و شلوغ بازی و عظیم نمایی بیخودی برای زهر چشم دریافت و ترساندن و یا جلب توجه و...
- هر آن کس که دندان دهد نان دهد
اشاره به روزی رسان بودن خالق، و اینکه خدا وقتی فرزندی عطا می نماید روزی اش را هم می دهد و کسی را لنگ نمی گذارد.
- هر جای سارق زده تا چهل روز اَمنه
خطاب به سارق زده ای که از دوباره آمدن سارق نگران باشد، یا کسی که از تجدید منازعه و شر و خطر بترسد.
- هر چه از دوست رسد نیکوست
هر چیز حتی کم و اندک که از طرف دوست باشد چون با یاد و محبت و علاقه او عجین و همراه است دلنشین و ارزشمند می باشد.
- هر چه باداباد
دل به دریا زدن و به خدا توکل کردن در انجام کاری.
- هر چه بگندد نمکش می زنند، وای به روزی که بگندد نمک
وقتی که خودِ مودعی، مصلح و یا نصیحت گو خطاکار و خلاف کار از آب در آید، دیگر نمی توان از بقیه توقعی داشت و جلوی کارهای زشت آن ها را گرفت.
- هر چه پیش آید خوش آید
هر چه مقّدر شده باشد خوب و به صلاح است و باید به آن راضی شد.
- هر چه را منع کردم بر سرم آمد
از هر که و هر چه عیب گرفتم به آن دچار شدم، اشاره به تنبیه روزگار.
- هر چه رشته بودم پنبه شد
همه تلاش ها و زحمات و امیدها ضایع شد و از بین رفت، بی حاصل و بی نتیجه ماندن و به هدر رفتن سعی و تلاش.
- هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی
انسان هر کار خوب یا بدی را انجام می دهد نتیجه آن عاید خودش خواهد شد و به خودش بر می شود.
- هر چه می خواهد دل تنگت بگو
خطاب به کسی که برای گفتن چیزی تردید دارد می آورد صرف امور بی فایده یا خوش گذرانی نموده و دوراندیش و آینده نگر نیست.
- هر رفتی آمدی دارد
ارتباط و رفت و آمد باید متقابل باشد.
- هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
سفارش به گفتن حرف به جا و به موقع، هر حرفی را همه جا نمی توان زد، بلکه باید مطابق وضع و حال افراد و مکان سخن گفت.
- هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند
کلام بی ریا، بی تکلّف و صمیمی که از اعماق وجود بر زبان آید تأثیر خاصی روی مخاطب گذاشته و بر دلش می نشیند.
- هر سربالایی سرازیری داره
پس از هر رنج و سختی، راحتی و آسایش وجود دارد.
- هر سری یک عقلی داره
هرکسی دارای یک فکر و ایده است، هر کس یک جور می سنجد و یک چیزی به عقلش می رسد. برای تشویق به امر مشاوره می گویند.
- هر کس آب قلبش را می خورد
هر کس مطابق نیت و طینتش برایش پیش آمده و خدا به همان اندازه عطایش می نماید.
- هر کس تنها به قاضی رود، راضی برشود
چرا که مدعی و معترضی وجود ندارد و همه چیز یک طرفه و به نفع اوست.
- هر کسی را به هر کاری ساختند، مهر آن را در دلش انداختند
هیچ کس همه کارها از دستش بر نمی آید و هر کس برای کاری استعداد و آمادگی داشته و علاقه نشان می دهد، بنابراین به سوی آن جذب شده و مطمئناً در آن کار پیروز هم خواهد شد.
- هر که بامش بیش برفش بیشتر
هر چه پول و ثروت زیادتر و زندگی وسیع تر باشد، دردسر و گرفتاری بیشتری هم دارد.
- هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد
برای رسیدن به مقصود و به دست آوردن چیزی باید رنج و سختی کشید و مصائب و مسائل موجود را به جان خرید و تحمل کرد.
- هر کی به فکر خویشه، کویه به فکر ریشه
نباید به دیگران امیدوار و متکی بود زیرا هر کس در فکر گذراندن امورات خود و رسیدن به مقصود خود است.
- هر کی خربزه می خوره، پای لرزش هم می نشینه
هر کس به کار خطرناک و اشتباه دست می زند باید ضرر و خسارت و ناراحتی اش را هم تحمل کند.
- هر کی خوابه روزیش به آبه
آدم تنبل و بیکاره و کسی که تن به کار و زحمت نمی دهد به جایی هم نمی رسد و نباید توقع خیر و مزد هم داشته باشد.
- هر که گوش می خواد گوشوارشم باید بخواد
تحمیل کردن نزدیکان و متعلقان به طرف مقابل در معنی: هر که کسی را خواهد ناچار باید اقارب و متعلقات آن را هم بخواهد و تحمل کند.
- 4هر کی هر کی
آشفتگی و هرج و مرج، کسی به کسی نبودن.
- هر گردویی گرده، لما هر گردی گردو نیست
دو چیز متفاوت را به خاطر شباهت ظاهری شان نباید یکسان و مثل هم دانست.
- هر گلی یک بویی داره
هر کسی یا هر چیزی یک جور خصلت و ویژگی دراد، دو چیز یا دو کس یک جور نمی شوند و هر کدام خصوصیات مخصوص به خود را دارد.
- هشتش گرو نهش است
فقیر و بی چیز، کسی که از لحاظ اقتصادی در زندگی لنگ بوده و به سختی روزگار بگذراند.
- هفت تا دختر کور و کچل داشته باشه یک شبه شوهر می ده
اشاره به آدم زبل و زبان باز و شارلاتان.
- هفت تا جون داره
کسی که از خطرات متعدد و از مرگ جان بدر برده باشد.
- هفت ماهه به جهان آمده
اشاره به آدم عجول و بی صبر و قرار که در هر کاری عجله و شتاب داشته باشد.
- هلو برو تو گلو
کسی که راحت و بی دردسر به خواستة خود برسد و یا هر چیزی را راحت و شسته رُفته بخواهد.
- هم از توبره می خوره هم از آخور
آدم رند و زرنگی که در کار یا معامله و یا موقعیتی از هر طرف به سود خود حرف زده و حساب کند.
- همان آشی و همان کاسه
وضعیتی که دوباره مثل قبل و کمافی السابق شده و هیچ فرقی ننموده باشد.
- هم خدا را می خواهد هم خرما را
همه منافع و مزایا را با هم و یکجا خواستن.
- همسایه ها یاری کنید تا من شوهر درای کنم
طعنه به آدم تنبل یا بی دست و پا که از عهده انجام کارش بر نیامده و از این و آن یاری بخواهد.
- هم فاله هم تماشا
کاری که از دو جنبه فایده و بهره داشته باشد.
- همه را برق می گیره ما را چراغ نفتی
گله از بدشانسی توسط کسی چیز غیر دلخواه مثل کار، شریک و... نصیبش شده باشد.
- همه کاسه کوزه ها سر کسی شکستن
هنگامی که همه تقصیرها به گردن کسی که مقصر نیست بیفتد.
- همه می ترقّند، ما وا می ترقّیم
همه پیشرفت و ترقّی می نمایند ما پس رفت ر عقب گرد می کنیم. همه از پائین به بالا می ترقّند، ما از بالا به پائین می ترقّیم.
- همواره شعبون، یک بار هم رمضون
همواره به دلخواه و به حرف تو یک مرتبه هم حرف من.
- هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
تعریف و تمجید بی جا و فراتر از واقعبت از کسی.
- هنر نزد ایرانیان است و بس
قدمت فرهنگ و هنر ایرانی به هزاران سال قبل می رسد و همواره ایرانیان در علم و هنر و بیشتر زمینه ها سرآمد ملت های دیگر بوده و هستند.
- هنوز آب کفنش خشک نشده
مرده ای که هنوز مراسم فوتش برگزار نشده ورّاث بر سر ارث و میراثش به جان هم افتاده باشند.
- هنوز دهنش بوی شیر می ده
هنوز بچه و خام بی تجربه است، اشاره به کسی که برای کاری هنوز آمادگی و شرایط لازم را نداشته و انجام آن برایش زود باشد.
- هنوز دو قورت و نیمش باقی است
اگر شخصی از روی محبت و انسانیت به کسی خدمت کند و او از این محبت سوءاستفاده کند.
- هوا پس بودن
اوضاع خطرناک و نامناسب.
- هوای کسی را داشتن
مواظب و مراقب و متوجه کسی بودن.
- هیچ بقالی نمی گه ماستم ترشه
هیچ کس عیب و ایراد و بدی خود و یا متعلقات خود را نمی گوید.
- هیچ گرونی بی حکمت نیست، هیچ ارزونی بی علت
بالاخره هر چیز گران قیمت دارای مزایایی نسبت به جنس ارزان می باشد و بر روی هر چیز به قدر و قیمت و ارزشش کار شده بنابراین جنس ارزان بی عیب و علت نیست.
- هیزم تر به کسی فروختن
به کسی بدی کردن.
- هردمبیل
آشفته و بی سر و سامان، درهم و برهم و بی نظم و قانون.
سایر ضرب المثل های ایرانی و فارسی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |